شهدا سال 59 -زندگینامه شهید علی شیر آبیار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد علي شير آبيار »
علی شیرآبیار فرزند غلامحسین، 19/4/1328در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای سنگرویه از بخش کوه پنج سیرجان، بدنیا آمد. خانوادهاش بخاطر علاقه فراوانی که به امیرالمؤمنین علی(ع) داشتند، نام اورا علی نهادند. تقید پدر و مادر به اصول و مبانی اسلام، وی را فردی مؤمن و دوستدار دین و مذهب تشیع بار آورد. کمبود تسهیلات و امکانات تحصیلی در روستای محل زندگیش، اورا از نعمت تحصیل محروم نمود. برای همراهی با خانواده و کاستن مشکلات آنها، ابتدا...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد علي شير آبيار »
علی شیرآبیار فرزند غلامحسین، 19/4/1328در یک خانواده مذهبی و متدین در روستای سنگرویه از بخش کوه پنج سیرجان، بدنیا آمد. خانوادهاش بخاطر علاقه فراوانی که به امیرالمؤمنین علی(ع) داشتند، نام اورا علی نهادند. تقید پدر و مادر به اصول و مبانی اسلام، وی را فردی مؤمن و دوستدار دین و مذهب تشیع بار آورد. کمبود تسهیلات و امکانات تحصیلی در روستای محل زندگیش، اورا از نعمت تحصیل محروم نمود. برای همراهی با خانواده و کاستن مشکلات آنها، ابتدا...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محسن پرهوده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محسن پرهوده »
بسم الله الرحمن الرحیم و لئن متم او قتلتم لالی الله تحشرون. اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید، غم مدارید که به رحمت ایزدی پیوستید و بسوی خدا محشور خواهید شد. (سوره آل عمران آیه 158) یکی درد و یکی درمان پســـــندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسنــــدد چه زیباست لحظه مرگ سرخ عابد، در راه معبود؛ آنگاه که چشم از همه جا بسته و دست نیاز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محسن پرهوده »
بسم الله الرحمن الرحیم و لئن متم او قتلتم لالی الله تحشرون. اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید، غم مدارید که به رحمت ایزدی پیوستید و بسوی خدا محشور خواهید شد. (سوره آل عمران آیه 158) یکی درد و یکی درمان پســـــندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسنــــدد چه زیباست لحظه مرگ سرخ عابد، در راه معبود؛ آنگاه که چشم از همه جا بسته و دست نیاز...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید سید جلال صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی1. لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک. فدای لب تشنه تو بگردم یا حسین(ع) و ای علی اکبر و ای علی اصغرِ حسین(ع). با سلام و درود بر یگانه منجی عالم بشریت امام زمان(عج) فرمانده لشکر قرآن، سردار جبهههای نور و درود بر کسی که شبها و روزها در سنگرها...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد سيد جلال صادقي »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه، فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی1. لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک. فدای لب تشنه تو بگردم یا حسین(ع) و ای علی اکبر و ای علی اصغرِ حسین(ع). با سلام و درود بر یگانه منجی عالم بشریت امام زمان(عج) فرمانده لشکر قرآن، سردار جبهههای نور و درود بر کسی که شبها و روزها در سنگرها...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید خلیل دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگهای پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانوادهای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تمشولی" به یاد میآورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگهای پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانوادهای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تمشولی" به یاد میآورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...
شهیدان افتخار آفرین نی ریز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نیریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باختهاند مخصوصا" شهدای فتحالمبین سرودهام، تقدیم میدارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نیریز این شهیدان شهر ما را...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نیریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باختهاند مخصوصا" شهدای فتحالمبین سرودهام، تقدیم میدارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نیریز این شهیدان شهر ما را...
خاطراتی از شهید سعید شاهدی در گفتگو با خانواده شهید
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان میکنیم که خانوادهی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جملهی یک مادر شهید است و نشانهای تأسفبار از وضعیت قهرمانان ملی ما که یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکهای از وجودشان را! و حالا خانوادههای آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشتهای اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانهها را میتوان در برخی صحبتهای مردم نیز دریافت؛ صحبتهایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
«ما از مردم پنهان میکنیم که خانوادهی شهید هستیم تا جوردیگری به مانگاه نکنند!» این جملهی یک مادر شهید است و نشانهای تأسفبار از وضعیت قهرمانان ملی ما که یا جانشان را در راه اسلام و وطن گذاشتند، یا تکهای از وجودشان را! و حالا خانوادههای آنان علاوه بر داغ عزیز، باید بار گران این ناملایمات و برداشتهای اجتماعی را نیز به دوش بکشند. این نشانهها را میتوان در برخی صحبتهای مردم نیز دریافت؛ صحبتهایی از این دست که: «هرچه سهمیه...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید صفر علی زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
صفرعلی، ۱۳۳۰/۹/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. هنوز چند سالی بیشتر از زندگی را تجربه نکرده بود که از نعمت داشتن پدر محروم شد و سرپرستی وی را مادرش به عهده گرفت. صفرعلی، در پی کسبوکار راهی کویت شد و از طریق کویت بهسوی عراق و حرم مطهر امام حسین (ع) رهسپار گردید. در عراق توفیق زیارت حضرت امام خمینی (ره) را پیدا کرد و پیرو و مرید وی شد. ۱۳۶۷/۱/۲۲ با یک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
صفرعلی، ۱۳۳۰/۹/۱ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. هنوز چند سالی بیشتر از زندگی را تجربه نکرده بود که از نعمت داشتن پدر محروم شد و سرپرستی وی را مادرش به عهده گرفت. صفرعلی، در پی کسبوکار راهی کویت شد و از طریق کویت بهسوی عراق و حرم مطهر امام حسین (ع) رهسپار گردید. در عراق توفیق زیارت حضرت امام خمینی (ره) را پیدا کرد و پیرو و مرید وی شد. ۱۳۶۷/۱/۲۲ با یک...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ما در عصری زندگی میکنیم که تاریخ صدر اسلام تکرار شده و دوباره مکتب الهی در برابر ابرقدرتها خودنمایی میکند. حال روزی است که به سادگی میتوان حق را از باطل تشخیص داد. روزی است که ابرقدرت شرق و غرب، چهره کریه خود را به نمایش گذاردهاند. ما میتوانیم به راحتی راهمان را برگزینیم. خواستم با نوشتن وصیتنامه بر خصم اتمام حجت کنم، چون شهادت دعوتی است به هدایت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ما در عصری زندگی میکنیم که تاریخ صدر اسلام تکرار شده و دوباره مکتب الهی در برابر ابرقدرتها خودنمایی میکند. حال روزی است که به سادگی میتوان حق را از باطل تشخیص داد. روزی است که ابرقدرت شرق و غرب، چهره کریه خود را به نمایش گذاردهاند. ما میتوانیم به راحتی راهمان را برگزینیم. خواستم با نوشتن وصیتنامه بر خصم اتمام حجت کنم، چون شهادت دعوتی است به هدایت...
شهدا سال 64 -خاطراتی از شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید حسین نصیرپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
بسم الله الرحمن الرحیم من حسین نصیرپور اکنون که در جبهه نبرد حق و باطل هستم (جبهه سید خلف)، وظیفه شرعی خود میدانم که قبل از شهادت وصیتنامه خودم را تنظیم کنم. من به صورت حرف وصیتی ندارم. یک حرف با جوانان متعهد و مسئول مملکتم دارم و آن این است که در این میدان مقدس نبرد و جبهه حق علیه باطل هر روز دهها جوان به عشق اسلام و در غربت میجنگند و در غربت شهید میشوند، فقط...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
بسم الله الرحمن الرحیم من حسین نصیرپور اکنون که در جبهه نبرد حق و باطل هستم (جبهه سید خلف)، وظیفه شرعی خود میدانم که قبل از شهادت وصیتنامه خودم را تنظیم کنم. من به صورت حرف وصیتی ندارم. یک حرف با جوانان متعهد و مسئول مملکتم دارم و آن این است که در این میدان مقدس نبرد و جبهه حق علیه باطل هر روز دهها جوان به عشق اسلام و در غربت میجنگند و در غربت شهید میشوند، فقط...